مشاوره و خدمات علمی پژوهشی

چاپ مقاله شما در مجلات ISI - استخراج مقاله از پایان نامه و اخذ پذیرش از ژورنال های ISI و ISC و علمی پژوهشی - ترجمه تخصصی حسابداری مالی و مدیریت، روانشناسی و ... - برای مشاوره و راهنمایی و پاسخ به سوالات دانشجویان

مشاوره و خدمات علمی پژوهشی

چاپ مقاله شما در مجلات ISI - استخراج مقاله از پایان نامه و اخذ پذیرش از ژورنال های ISI و ISC و علمی پژوهشی - ترجمه تخصصی حسابداری مالی و مدیریت، روانشناسی و ... - برای مشاوره و راهنمایی و پاسخ به سوالات دانشجویان

تحقیق کیفی Qualitative research

نکات مهم در انتخاب نمونه

انواع  نمونه گیری هدفمند(purposeful sampling)

1.    نمونه گیری نوعی(typical)

2.    نمونه گیری بی همتا(unique)

3.    نمونه  گیری دارای گوناگونی بالا(maximum variation)

4.    نمونه گیری راحت(convenience)

5.    نمونه گیری گلوله برفی(snowball)

1)   نمونه گیری نوعی: در مواردی که نمونه ما میانگین پدیده مورد مطالعه است و  نمونه غیر نوعی, حداقلی و حداکثری, منحرف یا شدید نیست. استفاده از پروفایل دانش آموز فارغ التحصیل دبیرستان که فرد میانگین یا نوعی است یا کسی که با این پروفایل تناسب دارد در این مقوله قرار می گیرد.

2)   نمونه گیری بی همتا: در  مواردی که ویژگیهای استثنایی فرد مورد نظر شماست مانند دانش آموزی که قهرمان ورزشی است از این نمونه گیری استفاده می شود.

3)   نمونه گیری دارای گوناگونی بالا: در مواردی که در نظر دارید نمونه شما دارای ویژگیهای فراوان و گوناگونی در پدیده مورد مطالعه باشد از این نوع نمونه گیری استفاده می شود. در نظریه مبنایی این نوع نمونه گیری کاربرد فراوان دارد, چون شما می خواهید از داده هایی که استقرا می کنید به نظریه برسید به نحوی که تمام اعضای دارای آن ویژگی مورد مطالعه را پوشش دهد تا نظریه بتواند آن را شامل شود. مثلا در میان فارغ التحصیلان شما به دنبال آنهایی می گردید که در گستره وسیعی ویژگیهای مورد نظر تحقیق را داشته باشند.

4)   نمونه گیری آسان: در مواردی که مسئله وقت, پول, دسترسی به نمونه و موارد مشابه مطرح است شما از نمونه گیری آسان استفاده می کنید. یعنی از نمونه هاییکه راحت تر در دسترستان هستند بهره می گیرید. مثلا بچه های خودتان یا دوستانتان را انتخاب می کنید. این نمونه گیری از لحاظ داده ها فقیر است و با تحقیق کیفی چندان تناسبی ندارد.

5)   نمونه گیری گلوله برفی, زنجیره ای یا شبکه ای: این نمونه گیری شایعترین نمونه گیری در تحقیقات کیفی است. در این نمونه گیری , شما مشارکت کننده یامشارکت کنندگانی انتخاب می کنید و از طریق آنها و با توجه به ویژگیهایی که مورد نظرتان هست به مشارکت کنندگان بعدی می رسید. پاتون می گوید : "با پرسش از شماری از افراد در باره کسانی که می شود با آنها صحبت کرد, گلوله برفی بزرگ و بزرگتر می شود تا آن جا که شما مواردی را که از حیث اطلاعات غنی هستند, انباشته می کنید" (patton, 2002, p. 237)

نمونه گیری دیگری نیز هست که در برخی طرحهای تحقیق کیفی از آن استفاده می کنند و در آن در آغاز کل نمونه انتخاب نمی شود ، بلکه یک نمونه ابتدایی انتخاب می شود و سپس داده ها محقق را به سند دیگر و مشارکت کننده دیگر رهنمون می شود.

تعداد نمونه مورد نظر

در تحقیقات کیفی نمونه گیری تا حد اشباع انجام می شود ولی توصیه می شود که حداقلی از تعداد نمونه را به طور ابتدایی در طرح خود در نظر بگیرید که بعدا ممکن است این نمونه افزایش یابد.

در مصاحبه گروهی افرادباید تعدادشان بین شش تا ده نفر باشند . به موضوع مصاحبه آشنا باشند و ترجیحا همدیگر را نشناسند.این نوع مصاحبه بیشتر در باره موضوعاتی جواب می دهد که زندگی روزمره گروه موضوع مورد مصاحبه است و معمولا در باره آن حرف می زنند. البته از قبل نمی توان کارآمدی روش ر ا پیش بینی کرد ولی در مورد مسائلی که شخصی است و به بیان احساس شخص بر می گردد احتمالا جواب نخواهد داد/94

نکاتی که باید در مصاحبه مراعات شود

1.    انجام مصاحبه آزمایشی

2.    پرهیز ار کاربرد اصطلاحات تخصصی در مصاحبه

3.    اطمینان از فهم پرسشهای مورد مصاحبه

انواع پرسشهای مطرح شده در مصاحبه

1.    پرسشهای ناظر بر رفتار و تجربه فرد: مثال: یک روز کاری ات را به عنوان مدیر بگو معمولا چطوری می گذرد؟ از صبح تا شب برای من بگو چه طوری می گذرد؟ (پرسش از یک دانشجو یا مدیر یا زن خانه دار)

2.    پرسشهای ناظر بر بیان عقاید و ارزشها: نظرت در مورد این که مسئولان اجرایی باید لیدر هم باشند چیست؟ (نظرت در مورد این که معاون آموزش باید بر کار معلم نظارت کند, چیست؟

3.    پرسشهای ناظر بر بیان احساس: احساست در مورد این مسئله  چیست؟ مصاحبه گر معمولا منتظر پاسخهای عاطفی مانند نگرانی, خوشحالی, ترس, اعتماد و ... است.

4.    پرسشهای ناظر بر دانش: این پرسشها دانش مصاحبه شونده در باره یک موقعیت را جست و جو می کند.

5.    پرسشهای حسی: این پرسشها شبیه پرسشهای ناظر بر رفتار و تجربه به نظر می رسند ولی بیشتر ناظر بر این است که چه چیزی شنیدی, دیدی, لمس کردی و ...

6.    پرسشهای جمعیت شناختی و ناظر بر پیشینه فرد: پرسشهای مربوط به سن, درآمد, میزان تحصیلات, سابقه کار و...) البته پرسشهایی که مرتبط با موضوع می باشند باید پرسید و نه هر پرسشی را.

مریم سخن پاتون را نقل می کند که به نظر وی نباید پرسشهایی را مطرح کرد که بیشتر ناظر بر چرایی هستند چون مصاحبه شونده را به تامل وا می دارد و ممکن است که مصاحبه قطع شود. ولی مریم با این موضوع موافق نیست و به نظر وی می توان به باور ها و افکار مصاحبه شونده بیشتر پی برد. مریم انواع پرسشها را به چهار دسته تقسیم می کند:

1.    پرسشهای فرضی: فرض کنید که شما معاون آموزشی بودید با معلمان چطور برخورد می کردید و یا چگونه بر آنها نظارت می کردی.

2.    پرسشهای موذیانه(Devil’s advocate questions) : اگر یک عده بگویند که معاون آموزشی باید از مدارس حذف شود, شما چه می گویید؟

3.    پرسشهای آرمانی: اگر قرار بود شما برنامه دوره کارشناسی ارشد را طراحی می کردید , چه نکاتی را در مورد برنامه این دوره مدنظر قرار می دادید؟

4.    پرسشهای تفسیر گرانه: در واقع با این پرسشها برداشت خود از مصاحبه را بازبینی می کنید. من درست فهمیدم که ... این پرسشها زمینه را برای گفتن اطلاعات, عقاید و احساسات مجددا فراهم می کند.

پرسش خوب پرسشی است که باز باشد و داده های توصیفی را بخواهد این گونه پرسشها می توانند از این قبیل باشند.

1.    به من در باره زمانی بگو که ...

2.    یک مثالی می شود برایم بزنید

3.    می شه کمی بیشتر در باره این موضوع بگویی

4.    شبیه به چی بود وقتی که....

از پرسشهایی که در آن چند مسئله مطرح می شود اجتناب کنید. مثلا نپرسید شیوه تدریس, نحوه برخورد استادان و نحوه ارزشیابی آنها چطور بود. احتمالا مصاحبه شونده می ماند که در باره کدام یک پاسخ بدهد.

از پرسشهای جهت دار پرهیز کنید. مثلا اگر از کسی بپرسید مشکلات عاطفی شما پس از دست دادن شغلتان چه بود. ممکن است کسی دچار مشکل عاطفی نشده باشد و شما فرض خود را بر او تحمیل می کنید.

پرسشهایی که جواب آنها نه یا آره است نیز پرسشهای خوبی نیستند. مثلا شما از برنامه کارگاه راضی بودید ؟ شما از معاون آموزشی خود رضایت دارید؟ ولی پرسشهایی ماننداین که شما از کدام قسمت برنامه کارگاه راضی بودید؟ کدام رفتار معاون آموزشی برایتان جالب است ؟ اطلاعات بیشتری را  عرضه می کند.

Probes

برخی از حرکات و نشانه ها می تواند مصاحبه شونده را به گفتار بیشتر ترغیب کند. مثلا گفتن عباراتی مانند: خوب, آهان ,سکوت, سرتکان دادن. پاره ای پرسشهای ساده نیز مانند  چه کسی؟ کی؟ کجا؟ نیز مانند چه کسی جز شما آن جا بود؟ بعدش شما چه کردید؟ چه وقت این اتفاق افتاد؟ شما وقتی این اتفاق افتاد کجا بودید؟

یا برخی پرسشها که به تامل وا می دارد مانند: منظورتان چیست؟ کمی بیشتر می شود در باره آن صحبت کنید. میشه کمی بیشتر توضیح بدهید.

بهتر است که پرسشها ابتدا نوشته شود تا با اعتماد به نفس بیشتری در اولین مصاحبه ها , مصاحبه کرد. البته نظم پرسشها بستگی به خودتان دارد. می شود پرسشهای جمعیت شناختی را ابتدا مطرح کرد. البته برخی پرسشها که ممکن است خصوصی باشند  مثلا در مورد دختران ایرانی که در آموزش و پرورش هستند تاهل و تجردشان, یا میزان درآمد ممکن است مصاحبه را با امتناع روبرو کند. برخی پرسشهای خنثی می تواند در ابتدا مطرح شود. می شود گفت کمی در باره خودتان صحبت کنید. خودتان را می شود معرفی کنید و کمی هم در باره خودتان حرف بزنید.

پرسشها بهتر است کم تر  باشند و در عین حال باز پاسخ باشند. این طوری فرصت شنیدن بیشتر فراهم می شود./103

رابطه مصاحبه شونده و مصاحبه کننده

دکستر معتقد است در تعامل بین مصاحبه کننده و مصاحبه شونده سه عامل وجود دارد:

1.    شخصیت و مهارت مصاحبه کننده

2.    نگرش و جهت گیری مصاحبه شونده

3.    تعریف این دو از موقعیت

برخی گفته اند اگر مصاحبه کننده با مصاحبه شونده قرابتی داشته باشد مصاحبه بهتر پیش می رود. مثلا زن با زن, نسل جوان با جوانان, معلم با معلم .... چون با موقعیت مصاحبه شونده آشناست. ولی این مسئله قطعی نیست. گاه این قرابت باعث می شود بسیاری مسائل را نبیند چون برایش بدیهی است یا آن که از پیش جهت گیری هایی داشته باشد که بر مصاحبه تاثیر بگذارد.

ثبت و نوشتن مصاحبه

ثبت مصاحبه بسیار مهم است . برخی از ضبط دیجیتالی استفاده می کنند که این بسیار مناسب است و نقاط ضعف و قوت را مشخص می کند. پاره ای علاوه بر ضبط به یادداشت برداری می پردازند. این امر بخصوص در مواردی که به علائم غیر کلامی توجه می شود مفید است. برخی عادت به هر دو کار دارند.  ولی رونویسی کامل بیانات مصاحبه شونده درست نیست چون ارتباط را مختل می کند. در مواردی که ضبط مشکل است و نوشتن هم رابطه را مختل می کند باید پس از انجام مصاحبه بلافاصله همه مطالب را نوشت.

پیاده کردن کامل نوار مصاحبه  گرچه خوب و ایدآل است ولی وقت گیر است و بسیاری این کار را نمی کنند. می توان کسی را استخدام کرد و او نوار را پیاده کند ولی چون او ممکن است با اصطلاحات آشنا نباشد به صورت خوبی این کار انجام نشود. بهتر است مصاحبه های اول را خودتان پیاده کنید گرچه پیاده کردن مطالب می تواند مفید باشد و اگر کسی این کار را انجام دهد می تواند زمان بیشتری را برای تحلیل مصاحبه اختصاص دهد.

در فرمت مکتوب مصاحبه باید نکاتی را در نظر گرفت. مکان و زمان مصاحبه و شخص مصاحبه شونده. در این فرم می توان صحبت های یکی از دو نفر را ایتالیک کر د که راحت تر بتوان آن را خواند و حاشیه ای هم برای یادداشت های مصاحبه کننده گذاشت. می توان بین یادداشت یک خط فاصله گذاشت ولی بین یادداشت مصاحبه شونده و مصاحبه کننده دو فاصله گذاشت./110-114

نوشتن گزارش تحقیق کیفی(فصل دهم)

نوشتن گزارش تحقیق کیفی شایدیکی از سخت ترین مراحل این تحقیق باشد.  برخی نویسندگان پست مدرن انواع ارائه گزارش ها مانند نمایش, نقاشی, ایفای نقش و .. را پیشنهاد کرده اند ولی ما در این فصل بر گزارش سنتی یعنی گزارش مکتوب تاکید داریم. در نگارش گزارش تحقیق کیفی باید ابتدا ببینیم که گزارش برای چه کسی تهیه می شود. سیاستگزاران, مشارکت کنندگان در تحقیق, اعضای هیات علمی داوری گزارش, موسسه تامین کننده بودجه تحقیق و امثال اینها. لذا در عین این که فرمت اولیه ای تهیه می شود ولی باید با توجه به مخاطبان تاکید گزارش متفاوت باشد.

انتخاب محور گزارش

محور گزارش منوط به مخاطبان نوشته , هدف اصلی تحقیق و سطح انتزاع مطالب در خلال تحلیل داده هاست. اگر مخاطبان شما خوانندگان یک نشریه باشند و تحقیق شما در باره آموزش ساکنان یک مرکز رفاهی برای آموزش کامپیوتر باشد، ممکن است در باره مزایای ورود کامپیوتر به این مراکز گزارش کنید و یا راهنمایی هایی در باره انجام این کار ارائه کنید. گزارش به شکل با زبان غیر فنی ارائه می شود.  اگر گزارش برای اعضای کمیته داوری رساله دکترا باشد، محور گزارش هدف تحقیق مثلا راهبردهای شناختی بکار گرفته شده در یادگیری کاربرد کامپیوتر توسط مشارکت کنندگان تحقیق خواهد بود و تحقیق بر متدولوژی ئ تحلیل و تفسیر یافته ها متمرکز خواهد شد.

رئوس کلی گزارش تحقیق

ابتدا عناوین گزارش خود را مشخص کنید و سپس آن ها را منظم کنید و بر اساس این طزح گزارش خود را ارائه کند. گزارش مقدمه ای لازم دارد که به نحوی خوانندگان را با کلیات طرح تحقیق آشنا کند.

من معمولا شماره صفحاتی را که باید در نظر بگیرم مشخص می کنم. اگر برای نشریه ای می خواهم گزارشم را بفرستم که حداکثر 14 صفحه مقاله را می پذیرد یک صفحه به مقدمه اختصاص می دهم و سپس چهار صفحه برای اولین عنوان در شرح گزارش و به همین ترتیب تعداد صفحات را مشخص می کنم. البته این صفحات در موقع نوشتن تغییر می کند و بستگی به این دارد که شما به هر بخش چه میزان توجه دارید؟

آغاز نوشتن

نقشه کلی نوشتن ما را برای نوشتن آماده می کند ولی هیچ چیز مانند خود نوشتن به نوشتن کمک نمی کند. نوشتن خود موجب اتفاقی می شود. بسیاری از محققان معتقدند که نوشتن خود نوعی تفکر و اندیشیدن است(Becker, 2007; Wolcott, 2001).(Becker, 2007; Wolcott, 2001).      نوشتن " فرایند اجتماعی بازگشتی است که نویسندگان را در بسط و وضوح بخشیدن به افکارشان کمک می کند و مراوده و ارتباط آن ها را با مراحل متوالی صورت بندی اندیشه , بازخورد و تجدید نظر  میسر می کند". (lofland, Sno, Anderson, & Lofland, 2006, p.222)  لافلند و همکاران (2006) می گویند:" فعالیت نوشتن خود محور بحث را مشخص می کند و آن جه را سعی در گفتن آن دارید شکل می دهد و بصیرت های تازه ای را ایجاد می کند که موجب بسط چیزهایی که باید بگویید می شود به طریقی که از قبل پیش ببینی نمی کردید.(ص229)

از همین رو De (1993) نوشتن را "ابزار دیگری در جعبه ابزار تحلیلی ما می داند". بخصوص" از خلال چالشی که در ارائه خود به دیگران داریم می توانیم به روشن شدن و انسجام مفاهیم  و روابطی که در تحلیل خود لحاظ کرده ایم, کمک کنیم"(p.237)

 البته ممکن است در حین نوشتن متوقف شویم و نتوانیم نوشتن را ادامه دهیم. این به معنای قفل شدن ذهن است. در این موارد می توانیم چند روش را برای شکستن این قفل ذهن استفاده کنیم. ابتدا به مواد تحقیق مجددا مراجعه کنیم دوم در باره آنها بنویسیم. قطعا نوشتن بهتر از نانوشتن است. خود این مسئله ممکن است به شکستن این قفل کمک کند. سوم می توان تاریخی برای تکمیل بخشی از گزارش تعیین کرد. این تاریخ مشوقی برای نوشتن و باز شدن مانع ذهن خواهدبود. چهارم می توان در باره این موضوع به دوستی نامه نوشت. با او شروع به مکاتبه کرد و حتی گفت و گو با او را ضبط کرد. این امر به رفع مانع ذهنی نوشتن کمک می کند.

از موانع دیگر نوشتن ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن است که دانشجویان ممکن است از آن بیم داشته باشند. این ترس ممکن است به خاطر این باشد که فکر می کنند نوشتن را بلد نیستند یا این که تنها یک راه درست و روش صحیح برای نوشتن وجوددارد. پیشنهاد ما این است که شما اولین ویرایش نوشته خود را بنویسید و سپس آن را به دوستان و حتی مشارکت کنندگان در تحقیق بدهید تا در باره آن نظر بدهند بدین وسیله در وقت هم صرفه جویی می کنید و از داوری دیگران برای بهتر شدن کارتان بهره می برید و به تدریج گزارشتان شکل می گیرد.

به هر حال با تقسیم اجزای گزارش نوشتن آن ساده تر می شود. برای این کار نخست تمام موادی را که باید از آن ها استفاده کنید, گردآوری کنید. سپس مخاطبان خود را مشخص کنید. آنگاه محور بحث خود را معلوم کنید. بعد از آن که محور بحث مشخص شد, طرح کلی گزارش را تدوین کنید. در نهایت شروع به نوشتن کنید. طرح کلی در حین نوشتن گزارش به تدریج می تواند بازبینی شود و اصلاح گردد.

محتوای گزارش تحقیق کیفی

طرح مشخصی برای تعیین محتوای گزارش وجود ندارد و سبک های مختلفی در گزارش تحقیق کیفی وجود دارد. به هر حال این امر بسته به هدف و مخاطبان شماست . مخاطبان عادی قطعا خیلی علاقمند به بحث های متدولوژیک نیستند. در حالی که همکاران و محققان حوزه کار شما این امر را مهم می دانند . بهترین چیزی که من پیشنهاد می کنم ارائه عناصر اصلی بخش های کیفی  گزارش ها  و گزینه های در دسترس برای مدیریت بخش های مختلف گزارش است.

عناصر گزارش تحقیق کیفی

گزارش تحقیق حتی در پست مدرن ترین شکل آن باید فضای کلی تحقیق را نشان دهد. Tienrney’s (1993) در گزارش تحقیق مردم نگارانه و داستانواره خود در باره سیاست رفع تبعیض دانشگاه با نقل قول از سیاست دانشگاه شروع می کند در این نقل قول بیست و هفت کلمه ای در آغاز گزارش ما حداقل می دانیم که تحقیق در دانشگاه برگزار می شود و به شکلی به بحث تبعیض مربوط می شود. .

در مطالعات موردی موقعیت تحقیق یا مکان تحقیق و یا مصاحبه  توصیف می شود . در برخی گزارش ها که فقط مصاحبه ابزار گردآوری داده هاست توصیف کلی نمونه به صورت کلی در بخش روش تحقیق ارائه می شود. حتی برخی گزارش ها خصوصیاتی از مصاحبه شوندگان را ارائه می کنند.

به صورت کلی در بخش روش تحقیق, چگونگی انتخاب نمونه, گردآوری داده ها و نحوه(روش) تحلیل آن ها و نحوه اطمینان از روایی و پایایی عنوان می شود. در گزارش تحقیق کیفی بخشی اضافی هم وحود داد که در آن محقق آموزش هایی که دیده است, تجربه ها, جهت گیری های فلسفی, سوگیریهایش را توضیح می دهد. مثلا Abramson(1992) در گزارش تحقیق خود در باره سوگیریهای شخصی

برخی به معیار های زیر در باره کیفیت ارائه داده های تحقیق اشاره کرده اند مانند تاثیر آن در افزایش دانش, جنبه هنری, جنبه بازاندیشانه آن(reflexivity) , تاثیر آن در افراد از حیث عاطفی و اجتماعی.

ولی بهتر آن است که گزارش را در حین تدوین بر اساس مقولات, تم ها یا نظریه ای که از تحلیل داده ها به دست آمده است سازماندهی کرد. به طور کلی بخش یافته های تحقیق با مقدمه ای کلی در باره یافته ها شروع می شو و سپس هر بخش از یافته ها که شاملنقل قول هایی از مصاحبه یا یادداشت ها یا ارجاع به مدارک است پیگیری می شود.  نمونه صفحه 249 نمونه ای خلاصه شده  از تحقیقی در باره مشتریانی کم سواد و نحوه رفتار انها در بازار است.

در بخش بحث و نتیجه گیری شما به مقایسه یافته ها با نتایج تحقیقات پیشین, بیان نتایج کلی و  نتیجه مشخصی که تحقیق شما به همراه داشته است اقدام می کنید.

جایگاه بخش های اساسی

بخش های مختلف تحقیق به حسب مخاطبان شما جایگاه خود را می یابند. مثلا خواننده عادی علاقه ای به بخش روش تحقیق ندارد و برخی از محققان کیفی این بخش را در ملحقات می آورند. مطالعات کیفی در نشریات علمی یا فصل های کتاب بحث روش تحقیق را اغلب در مقدمه مسئله و یا بلافاصله پس از آن می آورند.

بخش ادبیات تحقیق  باید در آغاز گزارش قار گیرد آن جا که مسئله تعریف می شود. در بخشی که کارهای پیشین مرور می شود در بخشی  که اختصاص به نتایج تحقیق دارد. البته این را در ذهن خود داشته باشید که گروه مخاطب شما و نیز  تعداد صفحات مورد نظر در تصمیم گیری موثر است.

در ارائه مطالب از چارت و نمودار هم می توان برا ی نشان دادن ارتباطات میان مفاهیم استفاده کرد. البته این نمودار ها باید دارای ویژگیهای زیر باشند.

1-   در جایی که نزدیک به بحث هستند و در متن قرار داده شوند.

2-   تا حد امکان ساده و تعداد آنها زیاد نباشد.

3-   ساده  و در حدی باشند که به خواننده در فهم مطلب کمک کند.

4-   به خواننده کمک شود که چگونه متن را بخواند.

توصیف و تحلیل

سهم هر یک از اجزای توصیف و تحلیل در گزارش چقدر باید باشد؟ من گاه در داوری مقالات نشریات به مقالاتی بر می خورم که برای نکته های نه چندان مهم, نقل قول های فراوان آورده اند و برای نکته های اساسی بحث خود اندگ اشاراتی را ذکر کرده اند . در مورد شمار نقل قول ها و تحلیل ها باید به تعادلی دست یافت بهتر است که نقل قول ها با فاصله اندک از یکدیگربیایند و دنبال هم  ردیف نشوند.

اریکسون بین توصیف خاص  و کلی  و تفسیر شرح گونه تمایزقائل می شود. این سه عنصر در فرایند تحلیل داده ها وحدت می یابند.  و می توانند "عناصر اصلی گزارش تحقیق باشند" (p.149) . یعنی داده های خام  به عنوان توصیف خاص ارائه می شوند.  و سطوح بالای  انتزاع به عنوان  شرح و تفسیر می آیند.

توصیف خاص شامل نقل قول مصاحبه شونده ها و نقل هایی از میدان تحقیق و تصاویر روایی زندگی روزمره است " که درآن تصاویر و صداهایی از آن چه که گفته شده و انجام شده توصیف می شوند." توصیف عام از آن رو ضروری است که به خواننده بگوید که  آیا تصاویر و نقل قول های نمونه نوعی داده ها همچون کل هستند. " ناتوانی در شرح این الگوهای توزیع برای ارائه تعمیم در بدنه اصلی-احیانا جدی ترین کاستی در اغلب گزارش های تحقیقات میدانی است(Erickson, 1986, p. 151)   شرح تفسیرگرانه سومین عنصر در گزارش تحقیق کیفی است که چارچوب فهم مورد را بیان می کند و توصیفات کلی بر اساس آن بحث می شود.

اریکسون البته در نسبت توصیفات و  تفسیر بحث می کند و تعادل بین آنها در گزارش تحقیق را کار دشواری می داند که به نظر او پس از آزمایش و خطا های زیاد می توان به درجه ای از آگاهی در این زمینه دست یافت.خواندن گزارش های منتشره و نیز مشاوره با محققان این قلمرو می تواند به درک درست این نسبت کمک کند./256

انتشار گزارش تحقیق

خط کلی آن است که گزارش شما بر اساس ارائه به اسپانسر, خواننده عادی, متخصصصان و .. باید تهیه شود.

پاتون نیاز به تحقیق در پاره ای گزارش ها بخصوص گزارشهایی که تاکید بر ارزشیابی کلی یا اقدام پژوهش را دارد ضروری نمی داند. به نظر او گزارشهای این حوزه " تاثیری کمتر از تعاملات رو در رو با کسانی که علاقمند به استفاده از نتایج تحقیق هستند, دارد" (p. 510). مسلما ارائه شفاهی در شکل سخنرانی, پرسش و پاسخ, کنفرانس مطبوعاتی و مانند آن به هدف ارتباط و انتشار نتایج برخی تحقیقات کمک می کند. در واقع یافته های تحقیق باید در شکل فیلم, ویدیو یا ارائه تصویری عرضه شود.

انتشار مقاله در نشریه نیز  کمک می کند محقق با فرمت, سبک و رویه های نشریه آشنا شود. پاره ای از نشریات این حوزه به قرار زیرند.

International Journal of Qualitative Studies in Education

Qualitative Inquiry,

Qualitative social Work

Qualitative Health Care

International Review of Qualitative Research

Qualitative Research

Qualitative research in Organizations and Management

گزارش های مطالعات موردی

گزارش مطالعات موردی,  می تواند به دو شکل نوشته شود. یک شکل آن است که ابتدا توصیف بیاید و پس از آن تحلیل و تفسیر ارائه شود  و دیگر آن است که توصیف و تحلیل و تفسیر شما با یکدیگر توام باشد. نمونه اول کار Houle (1984) است که در فصل آخر آن تعمیم هایی در باره یادگیری که از مطالعه های موردی اخذ شده ارائه می شود. نمونه دوم تلفیق توصیف و تصاویر با تفسیر است. کار Abramson(1992)   مطالعه موردی در باره Russian immigrant grandfather می باشد. Stake(1995) می گوید گزارش مطالعه موردی معمولا جایی میان قصه گویی و گزارش تحقیق سنتی قرار می گیرد. به نظر استیک  توسعه گزارش های مطالعه های موردی اغلب  یکی از این مسیر ها را می پیماید: تحول تقویمی یا  زیستنامه ای مورد؛ دیدگاه محقق در باره چگونگی آشنایی با مورد؛ یا توصیف یک به یک چند عنصر اصلی مورد. (صفحه 127).

طرح کلی گزارش مطالعه موردی

تصویر اولیه: من می خواهم خوانندگانم بدون واسطه تجربه ای جایگزین را درک کنند و از مکان و زمان تجربه حسی را به دست بیاورند.

تعیین مسئله : مقصد و روش تحقیق: اگر چه اغلب خوانندگانم به روش من اهمیت نمی دهند. من می خواهم نحوه ورود به مسئله تحقیق, هویت خود و مسائلی را که فکر می کنم به درک مسئله کمک می کند, به خوانندگانم بگویم.

توصیف روایی و تفصیلی برای تعریف مورد و موقعیت: من می خواهم  داده های نسبتا غیر قابل مناقشه ای را  ارائه کنم اما کاملا بدون تفسیر ولی توصیفی که  آنها تصور کنند خود در موقعیت بوده اند. اگر من داده های مناقشه برانگیزی برای ارائه داشته باشم احتمالا به آنها ارائه می کنم  به عنوان دیدگاه های یک مدعی یا شاهد.

بسط موضوع: گاه احتمالا در میانه راه من چند مسئله کلیدی را بسط می دهم نه برای تعمیم بلکه برای فهم پیجیدگی  مورد. در این جاست که اغلب من  به تحقیق دیگر نزدیک می شوم یا به فهم خود از موارد دیگر.

شرح مفصل توصیفی, اسناد, نقل قول ها, مثلث سازی داده ها: برخی از مسائل  نیاز به تحقیق بعدی دارند. این باید جایی برای داده های تاییدی تجربی باشد. من نشان خواهم داد که چگونه تحقیق را برای تایید مشاهدات انجام داده ام( مثلث سازی های من )  نیز آن چه که در ابطال آنها انجام داده ام.

دعاوی: قصد من فراهم آوردن اطلاعاتی است که خوانندگان با آن دانش خود در باره مورد را بازبینی کنند و یا حتی تعمیم های موجود در باره این موارد را اصلاح کنند. با وجود این از طریق ارائه مشاهدات نسبتا  بی وقفه  من آن چه را که فکر می کنم درک من از مورد است جمع بندی می کنم و نیز  این که چگونه تعمیم های من در باره مورد به لحاظ مفهومی تغییر کرده است و یا در همان سطح تایید شده است.

تصویر پایانی: من می خواهم نکته ای تجربی را بیان کنم . یادآوری این نکته به خواننده گزارش که این گزارش صرفا مواجهه شخصی با یک مورد پیجیده است.

برگرفته از Stake(1995, p.123)

فصل هشتم

تحلیل داده های کیفی

Bogdan and Biklen(2007) ده پیشنهاد مفید را برای تحلیل داده ها در حین جمع آوری آنها مطرح کرده اند.

1. مطالعه خود را محدود بکنید. هر چه اطلاعات شما در یک زمینه بیشتر و عمیقتر باشد امکان تحلیل بهتری وجود دارد.

2. نوع مطالعه خود را مشخص کنید. شما باید تصمیم بگیرید که در صدد توصیف کامل یک موقعیت هستید یا آن که می خواهیدنظریه تولید کنید.

3. پرسشهای تحلیلی را بسط دهید. کمی پس از این که وارد حوزه کارتان شدید مشخص کنید از پرسشهای کلی که مطرح کردید کدام با موضوع تناسب دارند و کدام بی تناسبند.

4. بر اساس یادداشت های پیشین و مشاهدات خود , روش جمع آوری اطلاعات را طراحی کنید.

5. تفسیر های زیادی بر مشاهدات خود بنویسید.

6. یادداشت های زیادی برای خودتان از آن چه که یاد می گیرید بنویسید. این یادداشت ها, زمانی برای اندیشیدن در باره موقعیت و چگونگی ارتباط آن ها با نظریه , روش و مسائل اساسی تر را مطرح می کنند.

7. برخی ایده ها و تم ها را می توانید با مشارکت کنندگان مطرح کنید. مثلا وقتی با آگاهان کلیدی صحبت می کنید فقط شنونده نباشید بلکه از آنها چیزهایی در باره الگوی خود بپرسید.

8. پس از مدتی که در حوزه پژوهش کار کردید به ادبیات تحقیق مراحعه کنید.

9. با استعاره ها, تمثیل ها و مفاهیم بازی کنید.

10.                   از وسایل دیداری استفاده کنید.

چه موقع باید مصاحبه را تمام کرد؟ یا مشاهدات را متوقف کرد. این مبتنی بر پاره ای ملاحظات تئوریک و عملی است. برخی از آنها عبارتند. تمام شدن منابع, اشباع مقوله ها, ظهور تنظیمات و قواعد(احساس یکی بودن. اگر به این رسیدیم که اطلاعات جدید بسیار دور از هسته اصلی مقولاتی است که تاکنون پیدا شده اند و به صورت مفیدی به مقولات اضافی مفید کمک نمی کند می توان از ادامه مصاحبه خود داری کرد.

مدیریت داده ها

از همان مصاحبه اول شروع به کدگذاری کنید. این کد ها می توانند کلمات, حروف, اعداد, عبارات, رنگ ها و یا ترکیبی از آنها می باشند. شما ممکن است در اولین مصاحبه احساستان این باشد که مقولات یادتان است ولی بعد از ده مصاحبه و گذشت چند ماه همه چیز از یادتان خواهد رفت./173

درست از همان موقع که مصاحبه می کنید و آن ها را خودتان یا کسی دیگر پیاده می کند, شرح و تفسیر را آغاز کنید. در حاشیه مصاحبه ها یا در یادداشت هایتان این کار را انجام دهید این مرحله ای است که بعدا به تحلیل شما بسیار کمک می کند./174

حتما یک مجموعه درست کنید که همه اطلاعاتتان در آن جمع شود و در عین حال سازماندهی شده باشد. هیچ چیز بدتر از این نیست که داده های محقق گم شود. بهتر است از ابتدا فایل الکترونیکی و یا هارد کپی از داده هایتان داشته باشید.

چگونگی تحلیل داده ها

تحلیل داده ها کاری به مراتب سخت تر از گردآوری آنهاست. به نظر من رفتن به کلاس هم انسان را قادر به تحلیل داده ها نمی کند بلکه باید عملا درگیر و وارد آن شد. این کار استقرایی و تطبیقی است یعنی همان چیزی که گلاسر و استراوس(1967) بر آن تاکید داشتند البته در نظریه مبنایی، ولی به نظر من در همه انواع آن باید این کار ا انجام داد.

هدف تحلیل داده ها

فرایند تحلیل داده ها با هدف معنی بخشیدن به داده ها انجام می شود. این کار مستلزم  تحلیل, تقلیل و تفسیر شنیده ها و مشاهدات محقق است. تحلیل داده ها فرایندی پیچیده است که مستلزم رفت و برگشت بین قطعات عینی داده ها  مفاهیم انتزاعی, بین استدلال قیاسی و استقرایی,  بین توصیف و تفسیر است. این معانی یا ادراکات یا بینش ها یافته های یک مطالعه را تشکیل می دهند. یافته ها می توانند در شکل تحلیل های توصیفی , تم ها یا مقولاتی که از دل داده ها در آمده اند باشند یا در شکل الگو ها و نظریه هایی که داده ها را تشریح می کنند. هر یک از این اشکال سطوح مختلف تحلیل را نشان می دهند که گستره آنها از توصیف های ساده عینی  تا انتزاعات منتهی به ساخت نظریه در سطوح بالا ست./176

در تحلیل داده ها شما با واحد هایی سرو کار دارید که باید آن ها را به مقولاتی تقسیم کنید. این واحد ها باید واجد اطلاعات باشند و تفسیر بردار باشند. در مقام مثال فرض کنید که شما یک مغازه مواد غذایی دارید که در آن 200 نوع مواد غذایی است. شما در این فروشگاه غله دارید که وقتی با پرتقال آن را مقایسه می کنید از یک جنس نیستند. خوب حالا شما دو دسته دارید که آیتم بعدی شما در داخل یکی از این ها قرار می گیرد یا ممکن است قرار نگیرد.  با ادامه این فرایند به انتخاب شما آیتم ها در مقولات قرار می گیرند. ممکن است شما آن ها را به مقولات مواد تازه, منجمد, کنسرو شده یا بسته بندی شده تقسیم کنید. یا ممکن است شما بر اساس رنگ, وزن یا قیمت آن ها را تقسیم کنید. یا آن که بر اساس مقولاتی که در عرف فروشگاه معمول است مانند گوشت, لبنیات, مواد تولیدی,مواد کنسروی و .. تقسیم کنید. خود این مقولات زیر شاخه هایی دارند مثلا مواد تولیدی مقولاتی مانند میوه ها سبزیجات و میوه ها خود شامل مرکبات و غیر مرکبات, بومی و غیر بومی و .. دارند. از خلال مقایسه این انگاره ها به صورت استقرایی انگاره ها پیدا می شوند.

فرایند گام به گام تحلیل

در این بخش از مقوله سخن می گوییم که در بسیاری از متن های مرتبط با تحلیل داده ها سرو کار دارد.. از نظر من مقوله همان تم, الگو, یافته یا پاسخ پرسش تحقیق است. مهمترین نکته این است که قبلا هم گفتم تحلیل داده ها باید همزمان با گردآوری آن ها انجام شود./178

ساخت مقوله

پس از اولین مصاحبه یا مشاهده , در کنار یادداشت خود شروع به کدگذاری آزاد  می کنید . مثل همان کاری که در فروشگاه خوار بار فروشی انجام شد. در این کار شما ممکن است از همان عبارات مصاحبه شونده استفاده کنید. نمونه ای از مصاحبه با زنی که بیکار بود و یک زن موفق تاجر شده بود در ص 179 به همراه کدگذاری آن آمده است. در این مصاحبه , زن تاجر می گوید که من موقعی که دستیار فروشنده بودم رفتار های او را کپی می کردم مثل لبخند زدن به خریدار, از خواهرم که تجربه بیشتری داشت یاد می گرفتم,  از طریق عمل برخی چیز ها را یاد گرفتم. زنان دیگر که شغلی مشابه من داشتند در حین مسافرت چیزهایی به من یاد دادند. خوب در کنار این مصاحبه مفاهیمی مانند کپی کردن از دیگران, خواهر, دانش مشترک(common sense) , زنان دیگر, از طریق کدگذاری به دست آمده است که این کار همان کدگذاری آزاد است و ممکن است شما مقوله ای بسازید که به آن کدگذاری محوری می گویند یا کد گذاری تحلیلی و مقوله ای با عنوان " یادگیری از دیگران" بسازید. پس از این که مصاحبه دوم را انجام دادید. شما شروع به کد گذاری آزاد آن می کنید و در حالی که در ذهن مقولات قبلی را دارید مجددا به کدگذاری این مصاحبه می پردازید . مقولات از نظر گلاسر و استراس حیاتی متفاوت از داده ها دارند و توسط محقق ساخته می شوند.181/

طبقه بندی مقولات و داده ها

شما در جریان تحقیق مقولات خود را بازنگری می کنید و آنهایی را که جامعترند و بیانگرترند انتخاب می کنید. هر مقوله ای می تواند زیر مقوله داشته باشد. می توانید در یادداشتی جداگانه مقوله ها را بنویسید. مقوله های یادگیری از عضو خانواده(خواهر), یادگیری از زنان دیگر و امثال اینها در نهایت در ذیل مقوله یادگیری از دیگران در مصاحبه با زن تاجر قرار گرفت.

هر یک از داده ها در ذیل مقولات مربوط به آنها قرار می گیرند. می توانید از فایل های رایانه ای برای این کار استفاده کنید داده های یک مقوله را در داخل آن قرار دهید. البته بهتر است هر داده را با اسم مصاحبه شونده و یا شماره ای مشخص کنید که بعدا اگر خواستید به اصل مصاحبه مراجعه کنید بتوانید این کار را با سهولت انجام دهید.

در مرحله ای که شما کار  استقرایی تان تمام شد، پس از آن شما به مقولاتی دست می یابید و تصویر روشنتری از کار پیدا می کنید. در این مرحله کار قیاسی انجام می دهید و باید ببینید این مقولاتی که ساخته اید با داده های شما تطبیق دارند یا نه. این جریان رفت و برگشت میان این دو  روش است.د رمدل زیر فرایند منطق تحلیل داده ها نشان داده شده است./183

آغاز                                       کاملا استقرایی                      کشف

نیمه راه                                 استقرایی و قیاسی(هردو)         کشف و تایید

خاتمه                                   اصولا قیاسی                           آزمون و تایید

نامگذاری مقوله ها

نامگذاری مقوله ها را می توان از طریق سه منبع انجام داد: خود محقق, مشارکت کنندگان تحقیق, ادبیات تحقیق. گرفتن ایده از مشارکت کنندگان مانند این که در تحقیقی کارمندان بیمارستانی که اطفال دارای مشکلات حاد را نگهداری می کرد والدین را به سه دسته خوب, نه چندان خوب و مشکل ساز تقسیم می کردند.  ادبیات تحقیقات قبلی هم می تواند منبع مقوله سازی باشد ولی این کار به نظر استراس و گلاسر موجب آن می شود که در قید این مقولات بمانید و نتوانید به مقوله سازی های جدید بپردازید و عملا تولید ایده و نظریه صورت نگیرد. مقولاتی که ساخته می شوند باید معیار های زیر در باره آن ها مراعات شود.

1.    مقولات باید پاسخگوی پرسشهای تحقیق باشند.

2.    مقولات باید جامع باشند به نحوی که همه داده های مهم و متناسب در یک مقوله یا زیر مقوله قرار بگیرد.

3.    مقوله باید منحصر به فرد باشد. یک داده باید در یک مقوله قرار گیرد و در چند مقوله واقع نشود.

4.    مقوله باید حساس باشد. نامگذاری مقوله باید در حد امکان در باره داده حساس باشد و فرد بیرون از تحقیق معنی آن را متوجه شود.مثلا  مقوله زمان به اندازه مقوله مدیریت زمان معنی دار نیست.

5.    مقولات باید کاملا همخوان باشند. مثلا در همان مثال فروشگاه مواد غذایی نباید اقلام را به تولیدی, کنسرو شده و میوه تقسیم کرد. چون کنسرو و میوه خود قلم تولیدی محسوب می شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.